آهن که زنگ میزنند راه دارد،روی شیشه که لک می افتد هم راه دارد،ظرف مسی هم اگر سیاه شود راه دارد،بدن آدم هم که گرفته شود و بی حوصله شود آن هم راه دارد...
گاهی به فکر دلمان باشیم ، دلمان هم گاهی می گیرد گاهی بر آن لک می افتد و حتی بهتر بگویم گاهی دلمان زنگار میزند و شاید سیاه شود...
آن هم راه دارد برای دل ات هم راه وجود دارد که حالش دگرگون شود.
راهش نه غصه است و نه موسیقی است و نه کافی شاپ
راهش شنیدن حکمت است
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ رَفَعَهُ قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ رَوِّحُوا أَنْفُسَکُمْ بِبَدِیعِ الْحِکْمَةِ فَإِنَّهَا تَکِلُّ کَمَا تَکِلُّ الْأَبْدَانُ.[1]
[1] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.