وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حدیث خوانی» ثبت شده است

زندگی بی غصه می خواهم (برداشت آزاد)

به مناسبت میلاد حضرت علی علیه الیلام در محضر او بنشینیم:

میخوای بی غم باشی کم توقع باش

یک کلام و یک دنیا آرامش

یک کلام و یک دنیا زندگی

"من‏ قنع‏ لم‏ یغتم"1

مولا علی یک جمله فرمودند و اگر به همین جمله کوتاه عمل کنیم قرص های اعصاب را کنار خواهیم انداخت،

غصه و اندوه بی خود نخواهیم داشت

***

خیلی از ماها وقتی از قناعت می شنویم ذهنمان فقط به سوی مسائل مادی می رود و انسان قانع راکسی می دانیم که به حقوق و در آمدش قانع باشد و دم نزند و غر نزند.

***

زن و شوهر اگر قانع باشند، چشمشان به این و آن نخواهد بود

مرد اگر به آنچه دارد قانع باشد همسرش را هر روز با دیگری مقایسه نمی کند و او را به خاطر توهم های خود سرزنش نمی کند

زن هم به داشته های مادی و معنوی شوهرش اگر قانع باشد به زندگی اش می بالد 

جوان مجرد اگر قنات پیشه کند چشمش به حرام نخواهد افتاد

انسان اگر به همان منصب و مقامی که دارد راضی باشد و به میز بالاتر از خود چشم نیاندازد و به همان میزی که دارد راضی و قانع باشد اینقدر غصه و اندوه نمی خورد

قناعت یعنی به آنچه داریم راضی باشم 

همین را داشته باشیم

غصه ای نخواهیم داشت

***

زدگی تان بی غصه و غم

_____________________________

1غرر الحکم و درر الکلم ؛ ؛ ص579

۱۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مرتضی هادوی صدر

هروز بیشتر از دیروز (برداشت آزاد)

خدا تربیت اش، "بده  بستان" است...

هم می دهد،هم می خواهد

روال خدا این است ، بخواهد کسی را تحویل بگیرد به او مسئولیت بیشتری می دهد

پیامبران اولوالعزم را دوست دارد پس آنان را بیشتر کار میدهد،

هرچه درجه شان(علمی،اخلاقی،...) بالاتر باشد،مسئولیت بیشتری می دهد

یک پیامبر مسئول یک خانواده است،دیگری مسئول یک روستا،دیگری شهر و دیگری یک امت؛

هرکسی اولوالعزم نمی شود

حسین بن علی (علیهماالسلام) را مسئولیت هدایت انسانیت میدهد و او باید چه مقامی داشته باشد که این وظیفه را به او سپرده اند.

***

روزی یک دانش آموز ساده بودی، اکنون بالاتر آمده ای شده ای مربی ، شده ای پدر،شده ای مادر و زن یک خانه

فردا می شوی مسئول یک ارگان ، می شوی مدیر یک موسسه ....

باید به فکر خودت باشی

چقدر کار سخت می شود

اصولا هرچه پله بالاتری بروی باید دست بیش تری بگیری،هرچه مقامت بیش مسئولیتت بیش تر

این روایت از طرفی عالمان بی عمل را نهی میکند و می ترساند و ازطرفی می فهماند که برای عالم ربانی مسئولیتت سنگین شده است، آن موقع که عالم نبودی چیزی نمی دانستی و فهم ات کم بود و مقامت نیز کم،حال مقامت بالا شد و معبود از تو توقع بیشتری دارد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص47

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: یَا حَفْصُ یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِد

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مرتضی هادوی صدر

می روم دانشمند شوم (برداشت آزاد)

وقتی که به جمع دانشمندان و علماء می روی سخت است که همه از مباحث علمی بگویند و تو آرام در گوشه ای بنشینی و حرفی نزنی و در دلت با خودت بگویی" الان در مورد تو چه فکری می کنند آنها می گویند مردک بیسواد آمده در جمع بزرگان نشسته و به گزاف!"

باید اصطلاحات را بیاموزی باید بلد باشی با کلمات علمایی ور بروی تا درجمع علما راهت بدهند

می روی و کسب علم میکنی  تا در چشم علما و اندیشمندان جایگاهی بیابی

2. همه ساکت نشسته اند و تو باید کوره بحث را داغ کنی و فرقی هم نمی کند آتش این کوره سیاسی باشد یا اقتصادی یا اخلاقی یا هر موضوع دیگر ، بهرحال، باید کوره داغ شود آن هم حول سخنان گهربارتو! بحثی درافتد که مایه خوشایند همگان قرار گیرد

برای اینکه بتوانی این کرسی را بدست بیاوری...

می روی و کسب علم میکنی تا در چشم دوستان و مردم جایگاهی بیابی

3. دوستت نشسته است و همه او را می بینند، انگار همه،شبکه "او" را دوست دارند، و دلشان نمی خواهد کنترل چشمانشان را بردارند و شبکه "تو "را بگیرند ؛سخت است همه نگاهها به سمت دیگری باشد و تو نتوانسته باشی نظر دیگران را به خودت جلب کنی،وقتی بحث های علمی گُر می گیرد سکوتت آزارت می دهد باید کاری کنی و طرحی دراندازی

باید مردم تو را هم تحویل بگیرند

می روی و کسب علم میکنی، تا در محافل جایگاهی داشته باشی

***

جایگاه ات اگرچه در دنیا همان بود که گفته شد

ولی جایگاه آخرتت جهنم است

___________________________________

الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص47

- مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِیُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ  اوْ یُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ اوْ یَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَیْهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ الرِّئَاسَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِأَهْلِهَا.[1]

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مرتضی هادوی صدر

وظیفه ای خطیر(برداشت آزاد)

آمده بودیم ثواب کنیم کباب شدیم رفت.

مگر آسان است عالم بودن و در معرض دید رسول خدا بودن و در نگاه مردم بودن و، راحت زیستن...

مربی اخلاق در دید است ،او را می بینند و او را الگوی خود قرار می دهند خدا به مردم و متربیان حق داده است که اورا متهم کنند اگر به بیراهه برود.

مربی اخلاق آمده تا دست بگیرد اما اگر با خصلتی ناشایست درگیر باشد،فقط دست می شکند و پای لنگ می کند.

آن از مادر مهربان تر، مهر خودش را از این مربی و عالم محروم می کند و کسی که ذیل آن الطاف الهی نباشد چه دارد که ازدست بدهد و چه ندارد که باید به دنبال آن برود؟

وکسی که مهر خدا در دل او راه ندارد راه را بر مریدان خدا دشوار میکنند و بیراهه ای که خود در آن سیر می کند متربی و شاگرد را هم به آن سوی می برد.

اما حال که در این وادی نربیت افتاده ایم بیم آن داریم که نکند ما هم جزء بیراهه رو ها باشیم

هرچیزی نشانه ای دارد و علامتی

ای عالم و مربی! تجربه لذت مناجات با حضرت حق هم نشانه ایست برای اینکه بدانی دست گرفته ای از کسی یا بر او راه بسته ای.

_____________________________

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمُ الْعَالِمَ مُحِبّاً لِدُنْیَاهُ فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِینِکُمْ فَإِنَّ کُلَّ مُحِبٍّ لِشَیْ‏ءٍ یَحُوطُ مَا أَحَبَ‏ وَ قَالَ ص أَوْحَى اللَّهُ إِلَى دَاوُدَ ع لَا تَجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْیَا فَیَصُدَّکَ عَنْ طَرِیقِ مَحَبَّتِی فَإِنَّ أُولَئِکَ قُطَّاعُ طَرِیقِ عِبَادِیَ الْمُرِیدِینَ إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ.

الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص46

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مرتضی هادوی صدر

زنگار دل (برداشت آزاد)

آهن که زنگ میزنند راه دارد،روی شیشه که لک می افتد هم راه دارد،ظرف مسی هم اگر سیاه شود راه دارد،بدن آدم هم که گرفته شود و بی حوصله شود آن هم راه دارد...

گاهی به فکر دلمان باشیم ، دلمان هم گاهی می گیرد  گاهی بر آن لک می افتد و حتی بهتر بگویم گاهی دلمان زنگار میزند و شاید سیاه شود...

آن هم راه دارد برای دل ات هم راه وجود دارد که حالش دگرگون شود.

راهش نه غصه است و نه موسیقی است و نه کافی شاپ

راهش شنیدن حکمت است

باید بنشینی به پای حکمت و دلت را با آن جلا بدهی 
و چه حکمتی بالاتر از سخن امام!!!


عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ رَفَعَهُ قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ‏ رَوِّحُوا أَنْفُسَکُمْ بِبَدِیعِ الْحِکْمَةِ فَإِنَّهَا تَکِلُّ کَمَا تَکِلُّ الْأَبْدَانُ.[1]

 

[1] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مرتضی هادوی صدر

برداشت آزاد

همه ما در زندگی کم و بیش اهل مطالعه ایم و گاهی شاید نگاهی به کتب اصلی خودمان هم بیاندازیم و قرآن و روایات را ورقی بزنیم...

برکات قصد دارد هراز چندگاهی بعد از تورق روایاتی که می خواند، برداشت آزاد خودش را در اینجا منعکس کند شاید مورد پسند کسی واقع شد...

نظرات منتقدانه شما هم می تواند برای بنده راهگشا باشد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مرتضی هادوی صدر