نشسه بودم در اتوبوس

پشت سرم شلوغ و بود و پر از سر و صدا

ده یازده نفر بودند که حتی خاطرات شخصی شان را هم آرام نمی گفتند

حال همه مسافران را گرفته بودند

***

اتوبوس برای شام و نماز نگه داشت

من هم نماز را خوانده بودم و هم شام خورده بودم، پس پیاده نشدم

از پنجره به بیرون نگاه می کردم ، چشمم به این جمع ده یازده نفره افتاد

صدای خنده های بلندشان کاملا به گوش می رسید... همه شان به اتفاق دست به سیگار شدند و مسابقه ای به راه بود 

با خودم گفتم کافی ست این گروه بیایند داخل اتوبوس، بوی گند سیگارشان همه جا را فرا بگیرد

همانطور هم شد

آمدند و با آمدنشان کل اتوبوس را با بوی خوش سیگارشان!!! عطرآگین کردند

همه حالشان بد شد و اذیت می شدند

بویش همه جا را گرفته بود

***

با خود گفتم : ده نفر سیگار کشیده آمدند، و بر کل اتوبوس تاثیر گذاشتند ؛

یعنی من نمی توانم بر این اتوبوس تاثیر بگذارم

اگر قرار است بوی سیگار اثر بگذارد، یک لااله الا الله نمی تواند؟!!

به یاد جمله ای افتادم که منسوب به علامه طباطبایی ست:

اگر یک کاه را برداری در عالم تاثیر دارد

پس گناه کردن چه اثری بر هستی می گذارد

در عالم هیچ کاری بی تاثیر نیست مواظب اعمالمان باشیم

پ.ن : گاهی کم میبینیم آنچه خدا آنرا بزرگ دیده است...